۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

ایرانی یعنی آزادگی،سر دادن و تن ندادن


ای وای بر ما
ای وای بر ما که سال گذشته چو شیر بودیم و امسال چون موش
اون همه لبخند و دوستی
لبخند ها که بر لب ها خشکیده و دوستی ها تبدیل به نگاه های شک ورزی و دورویی شده
صبح به قصد رفتن به دانشگاه سوار ماشین میشم قبلش کلی با خودم کلنجار میرم که سوار ماشین بشم یا تا مترو رو پیاده گز کنم ، نکنه راننده بگه کرایه گرون شده و مجبور شم باهاش چونه بزنم یا هربحث اعصاب خورد کنه دیگه ای که اول صبح اینطوری شروع شه
بالاخره بخاطر اینکه تو این مسیر به ریه هام آسیب نرسه (1 نخ سیگارکمتر تا مترو) سوار میشم
منتظر بحثای تاکسی هستم که ظاهرا بقیه مسافرا سکوت اول صبح و فکر کردن به مشکلاتو به حرف ترجیح میدن خوب مثل خودم ...
آقا من اینجا پیاده میشم..
با ترس و لرز کرایه دیروز رو می دم راننده هم می گیره و حرفی نمی زنه نمیدونم حال نداشت یا فقط تو دلش فحش داد به من و امثال من که دانشجوییم و راننده تاکسی هارو درک نمی کنیم که می خوان نون حلال ببرن (اما کافی ) ببرن خونه و سر 100 تومن 200 تومن 1 ساعت جنگ و دعوا می کنیم
خلاصه یا اینکه واقعا روش نشد بگه  که پسرم گرون شده یا اینکه با دلش به حال شلوار سوراخ شده من سوخت که ته موبایل معلومه ....
بگذریم خلاصه اولین تاکسی امروز همون دیروز بودی از نظر کرایه منم که خر کیف شده بودم که چه خوش شانسم و بعد از 40 روز تو این منطقه تهران می شه این بلندی های دماوند رو بلاخره واضح دید    از فرط خوشحالی فلسفه سوار شدن تاکسی یادم رفت و1 سیگارروشن کردم  بعد دو تا کام یادم اومد خلاصه زهر مار شد.
پله های مترو رو پایین رفتم 2 تا سرباز وظیفه که دم در مترو با چماق قد علم کرده بودن جلب نظر می کرد دم در ورودی بنده خدا ها مجبور به این کار بودن وظیفه داشتن از سر پایین انداختشون هوار میزد که بخدا مجبورم
اما نگاه های مردم که پر از فحش خواهرو مادر به این دو تا جوون بود که باید تا ساعت ها عین مجسمه اینجا می ایستادن که یه وقت مردم رفتن یارانه رو بر داشتن خر برشون نداره فریاد بززن درود بر احمدی (به تعبیر حکومت) البته قبل مترو یه سری دیگه هم بودن که تو خط بی ار تی  عین سگی هاری که قلادشو وا کنن بگاز می رفتن خوب البته اونا لایق فحش ها ی مردم بودن .....
مترو بر خلاف روز قبل خیلی خلوت بود واگن 1 نفر جا داشت که من سوار شدم!!!!!
همه روزنامه می خونن به هم چپ چپ نگاه می کنن کسی با کسی حرف نمیزنه اصلا نه انگار که اتفاقی افتاده همه چهره ها عبوس و کفری
بابا جون هر کی دوست دارین 1 کم اخماتونو وا کنین من به این روحیه خوب اول صبح ، تا شب نیاز دارم ، نمیدونم همه می گن ایرانی ها مهمان نوازن تو خصوصیات هر شهر این گزینه موجوده....
فقط بنده خدا تهرانی ها معروفن به دزد بودن عصبی بودن شارلاتان بودن و 10000 تا صفت بد و ناجور دیگه که البته ازونجایی که خودم متولد و بزرگ شده این خراب شده ام 1 سری از این خرفارو قبول میکنم از اون جایی که همه تهرانی ها این هم شهری های دیگه رو به بازی می گیرن و مسخره می کنن حقمونه
اصلا ما اینجا یه کلمه داریم، شهرستانی که از صد تا فحش بدتره خوب وقتی اینطوریم حقونه اون همه صفت روا و ناروا
البته این چهره هایی که تو مترو میبینم خوب دوباره یه سری ازون صفت ها تو ذهنم تداعی می شه اما خوب درصد بالای CO2  هوا و فشار زندگی این چهره ها رو اینطور ساخته......
طبق معمول که می بینم اصلا انگار هیچ اتفاقی تو مملکت نیوفتاده که هیچ مردم عادی دارن زندگی میکنن نمیدونم پس شاید من مشکل دارم فک میکنم این طرح مثل یه باده که داغون خواهد کرد شرف خواهد برد آبرو خواهد برد درستی راستگویی رو با خودش ازین شهر می بره نمیدونم
شاید چون زیاد خبر های استکبار رو نگاه می کنم یا بیشتر دوستام مخالفن با این حکومت رو توهمم باید دوستامو عوض کنم
یا شاید این تقریبا 34 هزار نفر که تو این بالاترین می نویسن کلا 33999 نفر همون مهدی یحیی نژاد باشه و یکیش هم من که این احتمال واسه اینکه جوونای این مملکتو بر انداز کنه از همه موارد بیشتره
چون والا من تو چهره هر کی نگاه می کنم فقط غم میبینم نه اعتراضی نه جراتی نه شهامتی نه هم دلی انگار یکی به صورت نامرئی رو دیوار واگن نوشته تمامی بحث هایی از جمله سیاسی ،اجتماعی ، فرهنگی ،اعتراضی ممنوع..............!!! که البته باز فقط منم که این تابلو رو نمی بینم
بابا ملت مسلمون ملت حسینی ملت شهید پرور ، ملت آزاده ، ملت رشید ، ملت سر بلند
کجاست فکر ایرانی
کجاست غیرت ایرانی
کجاست آزادگی  که جد در جد از حسین به ارث بردین
کجاست سر های که آفتاب از پیشونی های بلندشون شرم کنه
چرا انقدر کوچیک شدیم
چرا انقدر ضعیف شدیم
چرا انقدر از هم دور شدیم؟؟؟؟
نزدیکه اون روزی که به زمین بخوریم بیشتر از این اگه با هم نباشیم اگه کنار هم نباشیم اگه با هم دوست نباشیم به هم کمک نکنیم و برای هم جون ندیم
100 نفر سال گذشته برای ما 10 میلیون آدم تو همین خیابونا جون دادن
فقط 100 نفر حالا ببین 3000 نفر نیرو با چماق و بند بساط از ترس ما این حکومت گذاشته
آزاده باشین
من مذهبی نیستم اما حسین رو به تمام معنا قبول دارم نه بخاطر لب تشنش نه بخاطر 72 دو نفرش نه به خاطر اینکه نوه پیامبر ، پسی علی و زهرا بود
فقط به خاطر اینکه 1 تنه ایستاد و به حاکم جبار تن نداد و جاودانه شد
100 نفر پارسال جاودانه شدن
نوری زاد شد حر زمان ما
بیا جاودانه شیم دوست هموطن درست هوا آلودست اما می توان سالم زندگی کرد.

فریدون فروخزاد می گه:
دنیا میگذره با 100 تومن یا بی 100 تومن
چه خوبه که آدم فاحشه مغزی نباشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر